حيايى غريب از سگ
مرحوم آقاى بلادى فرمود يكى از بستگانم كه چند سال در فرانسه
براى تحصيل توقف داشت در مراجعتش نقل كرد كه در پاريس خانه اى كرايه كردم و
سگى را براى پاسبانى نگاهداشته بودم ، شبها درب خانه را مى بستم و سگ نزد
در مى خوابيد و من به كلاس درس مى رفتم و برمى گشتم و سگ همراهم به خانه
داخل مى شد.
شبى مراجعتم طول كشيد و هوا هم به سختى سرد بود به ناچار
پشت گردنى پالتو خود را بالا آورده گوشها و سرم را پوشاندم و دستكش در دست
كرده صورتم را گرفتم به طورى كه تنها چشمم براى ديدن راه باز بود، با اين
هيئت درب خانه آمدم تا خواستم قفل در را باز كنم سگ زبان بسته چون هيئت خود
را تغيير داده بودم و صورتم را پوشيده بودم ، مرا نشناخت و به من حمله كرد
و دامن پالتومرا گرفت و فورا پشت پالتو را انداختم وصورتم را باز كرده
صدايش زدم تا مرا شناخت با نهايت شرمسارى به گوشه اى از كوچه خزيد در خانه
را باز كردم آنچه اصرار كردم داخل خانه نشد به ناچار در را بسته و خوابيدم .
صبح
كه به سراغ سگ آمدم ديدم مرده است ، دانستم از شدت حيا جان داده است .
اينجاست كه بايد هر فرد از ما به سگ نفس خود خطاب كنيم كه چقدر بى حياييم ،
راستى كه چرا از پروردگارمان كه همه چيزمان از او است حيا نمى كنيم
وملاحظه حضور حضرتش را نمى نماييم . امام سجاد عليه السلام در دعاى ابى
حمزه مى فرمايد :«اَنَا يا رَبِّ الَّذى لَمْ اَسْتَحْيِكَ فِى الْخَلاءِ
وَلَمْ اُراقِبْكَ فِى الْمَلاءِ اَوْلَعَلَّكَ بِقِلَّةِ حَيائى مِنْكَ
جازَيْتَنى.»
منبع:داستانهایه شکفت شهید دسغیب
میدونید چرا ایرانیا 13 فروردین میرن بیرون ؟
براساس گزارش رجا به نقل از خبرگزاری رویترز، یک مقام اسرائیلی میگوید نتانیاهو به باراک اوباما گفته است: «آنها (ایرانیها)، آن زمان هم میخواستند ما را نابود کنند.» یکی از قسمتهای این کتاب میگوید: «... و یهودیان تمام دشمنان را با تیغ شمشیر و کشتار و نابودی درهم کوبیدند و آنچه را انجام دادند که دشمنانشان با آنان میکردند.»
ماجرای جشن «پوریم» اسرائیل و ۱۳ فروردین برای ایرانیها
این احساس حقارت در برابر عظمت ملت ایران ریشههای تاریخی دارد و قوم یهود از ابتدا به تمدن ایرانی احساس کینه و حسادت داشته است. نگاهی به متون تاریخی و بررسی وقایعی که میان ملت ایران و این قوم روی داده، بیانگر این مساله است. پس از آنکه کوروش به عنوان حاکمی که به دنبال اجرای عدالت بود، جمعی از یهودیان اسیر در شهر بابل قدیم را آزاد کرد، هرگز تصور نمیکرد که چند سال بعد همین قوم دست به یک کودتای خزنده علیه ایران بزنند و پاسخ این مهربانی ایرانیان را با کشتار وحشیانه مردم ایران بدهند.
جشن «پوریم» یکی از سنتهای قدیمی قوم یهود است که در دهههای اخیر و پس از تشکیل رژیم جعلی اسرائیل در سرزمینهای اشغالی، رنگ و بوی متفاوتی به خود گرفته است. این به اصطلاح جشن که همزمان با سیزدهمین روز از سال جدید خورشیدی برگزار میشود، در حقیقت جشن و پایکوبی بر خون دهها هزار نفر از مردم ایران است که با توطئه و دسیسه دو یهودی نفوذی در دربار خشایارشا کشته شدند.
در کتاب عهد عتیق درباره این داستان آمده است: «شاه ایران زمین که در پایان جشن ۱۸۰ روزه از باده نوشی بدمست شده بود، در هنگام بدمستی، شهربانو را میطلبد تا او را به اغیار بنمایاند. ملکه از این دستور گستاخانه شاه سر باز میزند و شاه خشمگین، او را از شهربانویی ساقط میكند. یهودیان که در سراسر ایران، نفوذ فراوان داشتند، جسارتشان به جایی رسیده بود که از دادن مالیات و خراج استنکاف میكردند و این استنکاف موجب شده بود که «هامان» صدراعظم خشایارشاه علیه آنان بشورد و آنان را در تنگنا قرار دهد و یا حتی دستور قتل برخی از آنان را صادر كند، البته یهودیان در برخی کتابهای خود میگویند: "مردخای" که پیشوای دینی یهودیان در عصر خشایارشاه بوده، وقتی حاضر به تعظیم در مقابل هامان نمیشود، او و اتباعش مورد غضبهامان قرار گرفته و تهدید به مرگ میشوند. یهودیان که به صورت غیررسمی در دربار شاه نفوذ داشتند، چاره میاندیشند و از این فرصت استفاده کرده و دخترکی یهودی به نام "استر" را به عنوان ملکه و شهربانوی کشور به پادشاه معرفی میکنند.
شاه سست عنصر نیز وقتی زیبایی او را میبیند، شیفته او شده و او را به عنوان ملکه تمام ایرانیان برمی گزیند، بدون آنکه بداند او یهودی است و یا خواهرزاده و یا پسرعموی "مردخای" رهبر مذهبی یهودیان ایران است. اِستِر ملکه ایران میشود و با نقشههای "مردخای" دایی و یا عموی خود هامان، صدراعظم خشایارشاه را از تخت صدر اعظمی به زیر میکشد و ساقط میكند و به همراه ۱۰ پسرش به مرگ محکوم میکند.
یهودیان حاکم بلامنازع دربار هخامنشی میشوند و البته آنان در برخی کتب خود آوردهاند که هامان در نزد مردخای توبه كرده است که تواریخ دیگر گواهی قتل وی توسط یهودیان را میدهند. یهودیان چون بر بلاد ایران حاکم شدند، از پادشاه، سه روز مهلت خواستند تا مخالفان پارسی و ایرانی یهودیان را بکشند و در این سه روز، بیش از75 هزار ایرانی توسط یهودیان قتل عام شدند و در برخی نقلها، این تعداد تا 500 هزار نفر نیز عنوان شده است.
یهودیان از آن تاریخ، به یاد این رویداد که به موجب آن از یک یهودیکشی رهایی یافتند، هر سال در ماه عبری آدار جشن میگیرند و آن وقایع را "پوریم" مینامند. ایرانیان پس از سه روز قتل و غارت یهودیان از دست ستم آنان به کوهها و بلندیها و دشتها، پناه بردند تا از آنان در امان باشند، در تاریخ آوردهاند که این روز رهایی، روز 13 فروردین بوده است و یهودیان نیز به شکرانه این هولوکاست بزرگ و قتل عام فجیع، جشنی را برافراشتند و اسم آن جشن را عید پوریم و یا عید ایرانی کشان نام گذاری کردند.
"اِستِر" نام آخرین دفتر از کتاب تورات است این کتاب در اواخر عصر هخامشنیان نوشته شده و احکام آن شگفت آور و در خدمت تباهی و فساد در تمام دوران جهان است.
یهودیان در جشن پوریم دو بار کتاب استر را میخوانند، در برخی شهرها، مراسم "هامان سوزی" برپا میدارند، آنان مجسمههای هامان را میسازند و میسوزانند و به پایکوبی مشغول میشوند، طبق نقلها و نوشتههای خودشان، آنان نانهایی به شکل گوش هامان و یا خود هامان میپزند و سر آن را میبرند و میخورند و اینچنین این روز نحس را بزرگ میدارند.
اکنون، ماجرای هدیه نتانیاهو به اوباما را بهتر میتوان درک کرد. در واقع باید گفت که نخست وزیر رژیم صهیونیستی، سند جنایت تاریخی اسرائیل علیه مردم ایران و کشتار دهها هزار ایرانی را به کاخ سفید تقدیم کرده است.
خط قرمزها را شما تعیین میکنید!
احتیاط؛ شما به حوزهٔ استحفاظی نزدیک میشوید!

اغلب مردها طوری هستند که حد و حدود رابطهشان با خانمها را خود ماها باید
مشخص کنیم. خیلیشان اگر دست خودشان باشد، رابطه را بیحد و مرز تصور
میکنند.
برخورد
ما، حرف زدن ما و رفتار خود ماست که به آنها نشان میدهد چطوری باید با
ما رفتار کنند و تا کجا اجازهٔ پسرخاله شدن دارند. این برخورد و رفتار که
میگویم، از نحوهٔ راه رفتن و لباس پوشیدنمان تا حرف زدن و کلمههایی که
استفاده میکنیم و نگاهها و لبخندهایمان؛ همه را شامل میشود.
تصور کنید هر کدام از ما در اطرافمان یک محدودهٔ شخصی، یک فضای سبز، یک
حیاط خلوت داشته باشیم که دورش را حصار کشیدهایم و درش را فقط به روی
کسانی که خودمان تشخیص میدهیم باز میکنیم؛ روی محارم، ولی حتی نه همهٔ
محارم.
حیاط خلوت بعضی از ماها، خیلی وسیع است و حیاط خلوت بعضیمان کوچکتر است.
آنهایی که محدودهٔ شخصی بزرگتری را برای خودشان حصارکشی کردهاند، عملا
فاصلهٔ میان خودشان و آدمهای آن طرف حصار را زیادتر کردهاند و انگار خط
قرمز ضخیمتری کشیدهاند. و آنهایی که حیاط خلوتشان را کوچک گرفتهاند،
فاصلهشان با آدمهای آن طرف حصار، با فاصلهای که از آدمهای داخل حیاط
خلوتشان دارند، عملا فرق زیادی ندارد.
مرزبندی
حالا این مرزبندی برچه اساسی انجام میشود؟ دقیقا بر اساس رفتاری که داریم.
رنگ و نوع پوششی که داریم، نحوهٔ نگاه کردنمان، کلمههایی که استفاده
میکنیم؛ هر کدام حاوی پیامی است که به مرد نشان میدهد محدودهٔ شخصی و خط
قرمزی که برایش داریم تعریف میکنیم، کجاست. بنابراین محدودهٔ فضای شخصی ما
با توجه به رفتارمان، ممکن است کم و زیاد شود.
وقار و متانت در راه رفتن، آرامش و جدیت [و نه خشونت] در حرف زدن، و سنگینی
در پوشش، ابهتی بهمان میدهد که به مردها کمتر جرئت جلو آمدن و عبور از
خط قرمز را میدهد. به عبارتی آن محدودهٔ شخصیمان را چنان وسیع میکند که
عابرین کلا بیخیال تلاش برای ورود به منطقهٔ ممنوعه میشوند!
«تو» نه؛ «شما»!
یکی از سادهترین چیزهایی که میتواند حصار فضای شخصیمان را بشکند و با
سرعت زیادی خط قرمزها را یکییکی و از پی ِ هم از بین ببرد، مفرد کردن
فعلها و ضمایر جمع است. یعنی وقتی که «شما» تبدیل بشود به «تو».
به نظر تغییر ساده و بیاهمیتی میآید، اما در عمل، اجازهٔ «تو» گفتن، یعنی
اجازهٔ بیش از پیش خودمانی شدن؛ یعنی باز کردن درب حیاطمان به روی مخاطبِ
پشت حصار. همین امر ساده، محدودهٔ ورود ممنوع ِ فضای شخصیمان را میشکند و
ابهت دخترانهمان را در هم میریزد و طوری سریع عمل میکند که بعد از آن،
شنیدن هر حرفی نباید دور از انتظارمان باشد.

رفتار مردها، بازتاب رفتار زنها
نکتهٔ جالب توجه، تفاوت رفتار یک شخصیت مذکر با این دو دسته خانم است. کسی
که با خانمهای دستهٔ اول -که خط قرمزهای پررنگتری دارند- در نهایت احترام
و احتیاط برخورد میکند، با خانمهای دستهٔ دوم بدون هیچ احساس گناهی جور
دیگری رفتار میکند.
شاید بعضیها تفاوت رفتار آقایان را منحصر به شخصیت هر مردی بدانند. یعنی
به نظر آنها یک مرد ممکن است در برخورد با خانمها جوانب احتیاط را رعایت
کند و یکی دیگر ترجیح بدهد راحت برخورد کند. اما توجه به آدمها نشان
میدهد که بخش زیادی از تفاوت رفتاری مردها از نحوهٔ رفتار خود خانمها
نشئت میگیرد.
در همین فضای مجازی اگر نگاهی به شبکههای اجتماعی بیندازیم، تفاوت
عکسالعمل آقایان را در برخورد با دختری که خط قرمزهایش پررنگتر است و
وقارش در نوشتن و حرف زدن بیشتر است، با کسی که محدودهٔ ممنوعهٔ خیلی
کوچکتری دارد و همه را به حیاط خلوتش راه میدهد، به وضوح قابل تشخیص
است. آدمهای دستهٔ دوم، خواسته یا ناخواسته، افراد بیشتری را به محدودهٔ
خودشان جذب میکنند.
این موضوع حتی در بین مردهای مذهبی هم -متأسفانه- به وضوح دیده میشود.
مذهبیهایی که با خانومهای دستهٔ اول با نهایت احترام برخورد میکنند و
نسبت به خط قرمزهای آنها محتاط اند، در برخورد با خانمهای دستهٔ دوم، به
راحتی از قواعدی که آنها (خانمهای دستهٔ دوم) برایشان تعریف میکنند
پیروی میکنند. در حالی که همانطور که از خانمهای مذهبی انتظار میرود
بنا بر اصولی دینی رفتار کنند، از آقایان مذهبی هم انتظار میرود در هر
شرایطی بر اساس اصول اسلامی، حریمها را رعایت کنند و از محرمات و مکروهات
فاصله بگیرند.
طیف خواستههای سیریناپذیر مردها
شاید اگر بدانیم که هوس مردها سیریناپذیر است و طیف چیزهایی که آنها را
ارضا میکند، طیف وسیعی از رفتار و حرکات است، بیشتر مراقب خودمان خواهیم
بود. اگر بدانیم که قوهٔ تخیل مردها و تصویر ذهنیشان قوی است، اگر بدانیم
که بعضاً با حرف زدن ِ ساده، یا حتی صرفاً با نفس کشیدن در یک فضای مشترک
ارضا میشوند، بیشتر دقت میکنیم و کمتر در مواقع غیرضروری باهاشون روبرو
میشویم. یا حتی خیلی از ملاقاتهای به ظاهر ضروری را غیرضروری تشخیص
میدهیم.
اینها که میگویم، مربوط به طبیعت مرد است نه مذهب و شرایط او. چیزی نیست
که آدم بتواند یک طیف خاص از مردها را -مثلاً مردهای متأهل یا مذهبی را- از
آن استثنا کند. این یک چیز طبیعی است که مذهبی و غیرمذهبی نمیشناسد. همان
پسرهای خوب مذهبی هم -گرچه دست از پا خطا نکنند- ممکن است در ذهنشان چنین
مشغولیتهایی داشته باشند.
مواظب سوء تفاهمات باشید
گاهی در عین حال که مواظب رفتارمان هستیم، ممکن است سوء تفاهمهایی پیش بیاید که طرف مقابل احساس کند یک رفتار یا صحبتی خاص از طرف ما، به معنای چراغ سبز است و اجازهٔ ورود. این جور وقتها باید به سرعت و با درایت، سوء تفاهم را به بهترین شکل رفع کرد. در وقت رفع سوء تفاهم، باید جدی بود و خجالت را کنار گذاشت. اغلب مواقع، اگر زود اقدام کنیم، یک تذکر کوتاه میتواند کارگر باشد.
وقتی در باز است...(جالبه تهش نیاز به تفکر داره )
داری داخل یک کوچه طولانی راه می روی، چپ و راستت خانه های جور و واجور،
درهای مختلف با انواع رنگ ها، حیاط های بزرگ و کوچک، حوض و پله و باغچه و
...
اما تو از کجا فهمیدی خانه ای که داری می بینی بزرگ است یا کوچک؟
اصلاً تو که نمی بینی حیاطش را ... تو داخل کوچه هستی و تنها چیزی که می
توانی ببینی در است ...
در هایی که بعضی طرح دارند و بعضی ساده، بعضی رنگی و تر و تازه، بعضی زنگ زده و زهوار در رفته، ...
همینطور
که داری به راهت ادامه می دهی، می رسی به خانه ای که درش باز است... تازه
اگرخودت هم نخواهی از سر کنجکاوی هم که شده، باز هم سرت را می چرخانی و
همانطور که داری رد می شوی، داخلش سرکی می کشی و بعد اگر کنجکاوی ات ولت
کرد به راهت ادامه می دهی... فکرت مشغول می شود به حیاط و حوض و باغچه و...
آری
در باز بود و توانستی داخل خانه را ببینی اما اگر در بسته باشد چه ؟؟؟باز
هم می توانی ؟؟؟معلوم است که نه.اصلاً اگر آنقدر جلوی در بایستی تا علف زیر
پایت سبز بشود هم نمی توانی ببینی چه خبر است در خانه. اصلاً وقتی در بسته
باشد همینطور رد می شوی و می روی و هیچ چیز این خانه توجه تو را جلب نمی
کند چه رسد به اینکه بخواهی داخلش را ببینی.
خلاصه کم کم به انتهای کوچه می رسی و داخل چند تایی از خانه ها را می بینی که در هاشان باز است، بعد می رسی به خیابان.
وارد
پیاده رو می شوی و شروع می کنی به قدم زدن. آنطرف تر چند جوان را می بینی
که از کنار همه بی تفاوت رد می شوند و می گذرند ولی وقتی به بعضی ها می
رسند جور دیگری رد می شوند، شاید چیزی، حرفی، متلکی هم می پرانند. از خودت
می پرسی چرا؟ چرا فقط به بعضی ها جور دیگری نگاه می کنند؟؟ چرا فقط به بعضی
ها متلک می گویند؟؟؟چرا فقط بعضی ها را اذیت کمی کنند؟؟؟؟
بعد یاد کوچه می افتی...در بعضی خانه ها باز بود....
عذر خواهی
"تولید ملى و حمایت از کار و سرمایه ایرانى" شعار امسال است
رهبر معظم انقلاب اسلامی شعار امسال را "تولید ملى، حمایت از کار و سرمایه ایرانى" عنوان کرده و بر حمایت از تولید ملی تأکید کردند.
، متن کامل پیام مقام معظم رهبری به مناسبت آغاز سال 1391 هجری شمسی به شرح ذیل است:
بسماللّهالرّحمنالرّحیم
یا مقلّب القلوب و الأبصار یا مدبّر اللّیل و النّهار یا محوّل الحول و الأحوال حوّل حالنا الى احسن الحال.
اللّهمّ کن لولیّک الحجّة بن الحسن صلواتک علیه و على ءابائه فى هذه السّاعة و فى کلّ ساعة ولیّا و حافظا و قائدا و ناصرا و دلیلا و عینا حتّى تسکنه ارضک طوعا و تمتّعه فیها طویلا.
اللّهمّ اعطه فى نفسه و ذریّته و شیعته و رعیّته و خاصّته و عامّته و عدوّه و جمیع اهل الدّنیا ما تقرّ به عینه و تسرّ به نفسه.
تبریک عرض میکنم عید نوروز و فرا رسیدن سال نو را به همهى هممیهنان عزیز در سراسر کشور، و به همهى ایرانیانى که در هر نقطهاى از دنیا سکونت دارند، و به همهى ملتهائى که عید نوروز را گرامى میدارند؛ بالخصوص تبریک عرض میکنم به خانوادههاى عزیز شهیدان، به جانبازان، به خانوادههاشان، به همهى ایثارگران، به همهى فعالان عرصههاى مختلف. آرزو میکنم و دعا میکنم که خداوند متعال براى ملت ایران بهروزى، شادى، نشاط و دلِ خوش در این سال جدید مقدر بفرماید و بدخواهان این ملت را در اهدافشان، در تلاشهاشان انشاءاللّه ناکام کند.
سالى که گذشت - سال 90 - یکى از سالهاى پرحادثه در سطح جهان و در منطقه و در کشور ما بود. آنچه که در مجموع انسان مشاهده میکند، این است که این حوادث بر روى هم به سود ملت ایران و در راه کمک به هدفهاى آن، تمام شده است. آن کسانى که اهداف بدخواهانهاى دربارهى ملت ایران و ایران و ایرانى در سر میپرورانند، در کشورهاى غربى دچار مشکلات گوناگون هستند. در سطح منطقه، ملتهائى که جمهورى اسلامى از آنها همواره حمایت کرده است، به هدفهاى بزرگى دست پیدا کردهاند؛ دیکتاتورهائى به زیر کشیده شدند؛ قانونهاى اساسىِ مبتنى بر اسلام در کشورهائى تصویب شد؛ دشمن درجهى یک امت اسلامى و ملت ایران - یعنى رژیم صهیونیستى - در محاصره قرار گرفت. در داخل کشور، به معناى حقیقى کلمه، سال 90، سال بروز اقتدار ملت ایران بود. در جنبهى سیاسى، ملت ایران در این سال، چه در راهپیمائى بیست و دوى بهمن، چه در انتخابات دوازدهم اسفند، آنچنان حضورى از خود نشان داد و آنچنان شاخصى را براى اقتدار ملى در تاریخ منطقه ثبت کرد که نظیر آن را در گذشته کمتر داشتیم.
با وجود اینهمه دشمنى، اینهمه تبلیغات، اینهمه تهاجمهاى خصمانه و بدخواهانه، ملت ایران در طول این سال، با همهى وجود توانست حضور خود را در صحنه، نشاط خود را، آمادگى خود را در عرصههاى گوناگون علمى و اجتماعى و سیاسى و اقتصادى نشان بدهد و اثبات کند. بحمداللَّه سالى بود که با همهى سختىها، داراى دستاوردهاى بزرگى بود. همچنان که قبلاً عرض شده است، شرائط، شرائط بدر و خیبر بود؛ یعنى شرائط قبول چالشها و دشوارىها و غلبهى بر آنها.
همان طورى که اولِ سال گذشته اعلام شد، سال 90، سال جهاد اقتصادى بود. اگرچه هوشمندان و آگاهان میدانستند که این نام و این جهتگیرى و شعار براى سال 90 یک امر لازم است، اما بعد تلاشهاى دشمنان در این سال هم همین را اثبات کرد و نشان داد. دشمنان ما از اوائل سال، حرکت خصمانهى خودشان را در عرصهى اقتصادى نسبت به ملت ایران آغاز کردند؛ اما ملت ایران، مسئولین، آحاد مردم، دستگاههاى مختلف، با تدبیرهاى هوشمندانهاى توانستند با این تحریمها مقابله کنند و مواجههى آنها تا حدود زیادى توانست اثر این تحریمها را خنثى کند و حربهى دشمن را کُند کند. سال 90، سال فعالیتهاى بزرگ علمى بود؛ که من انشاءاللَّه در فرصت سخنرانى، برخى از پیشرفتهاى علمى و اقتصادى و تلاشهاى گوناگون را براى ملت عزیزمان شرح خواهم داد. سال 90 سالى بود پر چالش، و سالى بود پر نشاط، و سالى بود که ملت ایران به فضل الهى توانست بر چالشهاى موجود غلبه کند.
ما امسال سال دیگرى را در پیش داریم که به امید خدا و با توکل بر پروردگار، باز ملت ایران با فعالیت خود، با تلاش خود، با هوشمندى خود در این سال خواهد توانست پیشرفتهاى زیادى را براى خود به ارمغان بیاورد. به تشخیص من، بر طبق گزارشها و مشاورهى با افراد مطلع و آگاه، به این نتیجه میرسیم که عرصهى چالش مهم در همین سال جارى - که این سال، امروز و از این ساعت شروع میشود - عرصهى اقتصادى است. جهاد اقتصادى چیزى نیست که تمامشدنى باشد. مجاهدت اقتصادى، حضور جهادگونه در عرصههاى اقتصادى، براى ملت ایران یک ضرورت است.
من امسال تقسیم میکنم مسائل مربوط به جهاد اقتصادى را. یک بخش مهم از مسائل اقتصادى برمیگردد به مسئلهى تولید داخلى. اگر به توفیق الهى و با اراده و عزم راسخِ ملت و با تلاش مسئولان، ما بتوانیم مسئلهى تولید داخلى را، آنچنان که شایستهى آن است، رونق ببخشیم و پیش ببریم، بدون تردید بخش عمدهاى از تلاشهاى دشمن ناکام خواهد ماند. پس بخش مهمى از جهاد اقتصادى، مسئلهى تولید ملى است. اگر ملت ایران با همت خود، با عزم خود، با آگاهى و هوشمندى خود، با همراهى و کمک مسئولان، با برنامهریزىِ درست بتواند مشکل تولید داخلى را حل کند و در این میدان پیش برود، بدون تردید بر چالشهائى که دشمن آن را فراهم کرده است، غلبهى کامل و جدى پیدا خواهد کرد. بنابراین مسئلهى تولید ملى، مسئلهى مهمى است.
اگر ما توانستیم تولید داخلى را رونق ببخشیم، مسئلهى تورم حل خواهد شد؛ مسئلهى اشتغال حل خواهد شد؛ اقتصاد داخلى به معناى حقیقى کلمه استحکام پیدا خواهد کرد. اینجاست که دشمن با مشاهدهى این وضعیت، مأیوس و ناامید خواهد شد. وقتى دشمن مأیوس شد، تلاش دشمن، توطئهى دشمن، کید دشمن هم تمام خواهد شد.
بنابراین همهى مسئولین کشور، همهى دستاندرکاران عرصهى اقتصادى و همهى مردم عزیزمان را دعوت میکنم به این که امسال را سال رونق تولید داخلى قرار بدهند. بنابراین شعار امسال، «تولید ملى، حمایت از کار و سرمایهى ایرانى» است. ما باید بتوانیم از کارِ کارگر ایرانى حمایت کنیم؛ از سرمایهى سرمایهدار ایرانى حمایت کنیم؛ و این فقط با تقویت تولید ملى امکانپذیر خواهد شد. سهم دولت در این کار، پشتیبانى از تولیدات داخلىِ صنعتى و کشاورزى است. سهم سرمایهداران و کارگران، تقویت چرخهى تولید و اتقان در کار تولید است. و سهم مردم - که به نظر من از همهى اینها مهمتر است - مصرف تولیدات داخلى است. ما باید عادت کنیم، براى خودمان فرهنگ کنیم، براى خودمان یک فریضه بدانیم که هر کالائى که مشابه داخلى آن وجود دارد و تولید داخلى متوجه به آن است، آن کالا را از تولید داخلى مصرف کنیم و از مصرف تولیدات خارجى بجد پرهیز کنیم؛ در همهى زمینهها: زمینههاى مصارف روزمرّه و زمینههاى عمدهتر و مهمتر. بنابراین ما امیدوار هستیم که با این گرایش، با این جهتگیرى و رویکرد، ملت ایران در سال 91 هم بتواند بر توطئهى دشمنان، بر کید و مکر بدخواهان در زمینهى اقتصادى فائق بیاید.
از خداوند متعال درخواست میکنیم که ملت ایران را در این صحنه و در همهى صحنهها موفق و مؤید بدارد. روح امام بزرگوار را شاد و از ما راضى کند. ارواح طیبهى شهیدان عزیز ما را با اولیائشان محشور فرماید.
والسّلام علیکم و رحمةاللّه و برکاته